بسم رب الشهدا و الصدیقین
آنچه ملت ما در طول دهها سال قبل از انقلاب، بلکه پیش از آن به آن دچار بود، نبودن این دو عامل بود: یکى نبودن احساس مسئولیت در میان دولتمردان، که دولتمردان در قبال آحاد مردم، هیچ احساس مسئولیتى نداشتند؛ رؤساى کشور، کشور را ملک خودشان میدانستند و براى استفادهى از این ملک به دنبال این بودند که ببینند کجا چه کارى براى آنها فایدهى بیشترى دارد؛ آنچه برایشان مطرح بود، فایدهى مردم نبود. این عرفِ «دورافتاده» و «نزدیک»، از آنجا به وجود آمد. اینکه فلان شهر دورافتاده است. دورافتاده یعنى چه؟ معنایش این بود که از مرکز کشور، از تهران دور است. این کافى بود براى محرومیت؛ چون چشمشان همین مناطق دور خود را میدید و دلشان به دنبال کارها و مراکز و مناطقى بود که براى آنها منشأ سود و نفعى باشد، نه براى مردم. انقلاب این عرف را عوض کرد...
http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=861015A
ما آن دوندهاى هستیم که باید برسیم به خط پایان؛ باید برسیم به خط بُرد. دائم باید بدویم. اینجا شما روى پلاکارد نوشتهاید در سال 1404 ایران کشورى است توسعهیافته. دنبالهى چشمانداز این است که از کشورهاى دیگر در منطقه باید از لحاظ فناورى و چه و چه و چه جلوتر باشد. شما خیال میکنید کشورهاى دیگر همینطور ایستادهاند که ما جلو برویم، آنها حرکت نکنند؟ آنها هم دارند حرکت میکنند. مسابقهى دوندگى است، مسابقهى دو است. اگر وسط راه همت من و شما سست شود، اگر امیدمان کم شود، اگر خیال کنیم که آقا فایدهاى ندارد، خب نمیرسیم. من از این بیمناکم؛ لذا راجع به اعتماد به نفس میخواهم صحبت کنم...
http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=861013A
انقلاب ما یک آرمانهائى را ترسیم کرد. مردم مؤمن ما وقتى به هدایت دین خودشان نگاه کردند، دیدند این آرمانها همان چیزهائى است که به آن نیاز دارند. لذا در راه او حرکت کردند؛ جوانشان را هم دادند، جانشان را هم دادند، مالشان را هم دادند، پاش ایستادند. ما میخواهیم به این آرمانها برسیم. این آرمانها چیست؟ اگر در یک جمله بخواهیم این آرمانها را بگوئیم، «جامعهى اسلامى» است...
http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=861012A
#برای خواندن ادامهی بیانات بر روی آدرسها کلیک کنید#